http://www.makepovertyhistory.org

Wednesday, March 22, 2006

Our Band; Me, Kamyar and other members that are unknown YET

شنبه ی هفته ای که گذشت با کامیار اولین قرارمون رو گذاشتیم برای تشکیل باند و باندمون تشکیل شد (فعلا فقط ما دوتاییم!) و از اونجایی که آدمایی مثل من و کامیار کم پیدا میشن که از پینک فلوید خوششون بیاد و ساز هم بزنن و بخوان توی باندی مثل مال ما کار کنن احتمالا یه مقدار طول می کشه تا باندمون درست و حسابی شکل بگیره...اما الان هسته ش تشکیل شده خوشبختانه
اسم هایی که تا حالا به ذهنمون رسیدن به درد نمی خوردن...اگه خواستید می تونید اسم پیشنهاد بدید اما مطمئن باشید اسمی که گفتید رو نمی ذاریم روی باندمون چون اسم باند رو حتما باید افرادش انتخاب کنن به نظر من
...و اما جلسه ی اول تمرین
خب اولش هی من یه چیزی زدم و هی کامیار یه چیزی زد...همین طور گذشت تا این که کامیار گفت بیا همین الان خودمون شروع کنیم به آهنگ ساختن...منم گفتم باشه (اون موقع که داشتم این جواب رو میدادم قیافه ام همون ژست دو نقطه -دی رو داشت)
خلاصه کامیار یه ذره ریتم زد و من گوش دادم...بعد گفتم خب ضبط کنیم...این طوری شد که میکروفن رو روشن کردم و شروع کردیم به بداهه زدن...البته 20 ثانیه ی اول رو تو ذهنمون داشتیم و فقط 2 دقیقه و 50 ثانیه رو بداهه زدیم (اینجا دیگه نمی دونم چه نوعی از سمایلی رو بذارم)...این طوری بود که یه آهنگ به عنوان اولین آهنگ باند در اومد(البته اگه بشه اسمش رو آهنگ گذاشت)...من ملودی زدم و کامیار ریتم و آرپژ رو زد...نشمردم تا حالا اشتباهات آهنگ رو ولی کم نباید باشن جاهایی که یکیمون یه نت بی ربط می زنه...اما نکته ی خوبی که وجود داشت این بود که نمی دونم چه طور اما هر وقت یکیمون می خواست آهنگ رو آروم یا تند و بلند بکنه اون یکی می فهمید و اونم همون کارو می کرد...نتیجه ی کار یه آهنگ شد با این اسم
که می تونید روش کلیک و داونلودش کنید
من البته یه سری چرت و پرت به عنوان لیریکس (یا به قول کامیار ترانه) روی این آهنگ گذاشتم ولی از اون جایی که کامیار سفره و اون رو نشنیده نمی تونم اینجا بذارم آهنگی رو که آواز هم داره...الان دیگه یه باندیم و کسی توی یه باند وقتی آهنگی از باند رو تغییر بده قبل از این که بقیه گوش بدن رلیز نمی کنه اون آهنگو(خیلی دیگه جوگیر شدما(
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پ.ن: کوالیفای نشدن هر چقدر که بدبختی داشت برامون ولی باعث شد موضوع خوبی برای اولین آهنگ باندمون داشته باشیم...هر
چند من ترجیح می دادم هم ما و هم کامیار اینا کوالیفای بشیم و یه موضوع دیگه برای اولین آهنگ پیدا کنیم

Tuesday, March 21, 2006

'Sup?


دیروز فهمیدم که عید بیشتر از اونی که فکر می کردم برام بی اهمیت شده...باورتون می شه من دیشب تا 10 دقیقه قبل از سال نو فکر می کردم که تحویل سال امشبه
خیلی اینا برام جالب بود...یه چیز دیگه هم؛ من دیشب تو سال 84 رفتم توی دستشویی و تو سال 85 اومدم بیرون...امیدوارم این که می گن آدم تا آخر سال همون حالیو داره که موقع تحویل سال داشته درست نباشه
:p
{این قسمت مخصوص تبریک عیده...خودتون هر تور که دوست دارید پرش کنید}

Thursday, March 16, 2006

The Original Atom Heart Mother



این عکس اصلی پشت جلد همون آلبوم پینک فلویده که گفته بودم ؛ می تونید با عکسی که من گرفتم مقایسه ش کنید؛ هر چند نتیجه مقایسه واضحه

Sunday, March 12, 2006

The story of the Argonauts in search of the golden fleece will continue...

...And I strongly emphasize that the Argonauts will continue working on their rescue robot and searching for the golden fleece and don't give up just for a little prob like disqualification
(oh...sorry there was a problem; we're not disqualified...we're only not qualified!)

So if you know who we(The Argonauts) are you won't be surprised when you hear that we wanna continue...

Wednesday, March 08, 2006

Atom Heart Mother


این عکس رو سال پیش توی جنگلهای تنکابن گرفتم؛ وقتی که تصمیم گرفته بودم از جایی که همه ی مردم هستن دور بشم و برم توی جنگلهای خالی به این صحنه رسیدم
خیلی به نظرم شبیه عکس آلبوم
Atom Heart Mother (Pink Floyd - 1970)
شده. البته مشکلات اساسی زیاد داره. مثلا خیلی تار افتاده و کادرش هم باید بره سمت راست ولی خب تا این صحنه رو دیدم که دو تایی دارن اینور رو نگاه می کنن سریع عکس رو گرفتم تا یکیشون برنگرده

When the fat old sun in the sky is falling...